به گزارش خبرگزاری شعر ایران – تارنا: دیوان پروین اعتصامی در دهههای اخیر محل بحث و بازخوانیهای فراوان بوده است. از ستایشهای علیاکبر دهخدا تا نقدهای صریح تقی پورنامداریان و ابوالحسن نجفی، این مجموعه شعر همچنان در کانون توجه محافل ادبی قرار دارد. سال ۱۳۱۴ خورشیدی، ادبیات فارسی شاهد یکی از غافلگیرکنندهترین رخدادهای تاریخ خود شد: انتشار دیوان اشعار پروین اعتصامی، شاعری که تا آن زمان کمتر نامی از او در محافل برده میشد. این دیوان که شامل حدود چهار هزار بیت بود، با چنان پختگی زبانی و فکری همراه بود که بسیاری از ادبای وقت را دچار حیرت کرد. ملکالشعرای بهار مقدمهای تحسینآمیز بر آن نوشت و محمد قزوینی با تقریظی شیوا به ستایش مضامین آن پرداخت. اما درست در اوج تحسینها، زمزمههایی از تردید نیز آغاز شد: آیا ممکن است دختری جوان، آنهم در آن زمانه، چنان قدرت بیانی داشته باشد؟ این پرسشی بود که حتی چهرههایی چون علیاکبر دهخدا، رشید یاسمی و سعید نفیسی را واداشت تا به اصالت اشعار نگاهی نقادانه بیندازند. دیوان از سوی اعتصامالملک، پدر پروین، به دهخدا تحویل داده شد و جلسهای در شب رمضان در منزل دهخدا برگزار گردید؛ جلسهای که در آن اشعار پروین دستبهدست گشت و طعم شک و ایمان، هر دو، در فضای ادب معاصر پراکنده شد.
شعری از آنِ کیست؟ طوفان نقد و تهمت
با گذر زمان، تردیدها فروکش نکرد؛ حتی پس از درگذشت پروین در سال ۱۳۲۰، کار به بیانیههای تند و پرتنش کشید. در سال ۱۳۲۲، بیانیهای با نام اتحادیه کشاورزان و ترقیخواهان منتشر شد که اشعار پروین را از آن شاعری صوفیمشرب دانست و ضمن حمله به ملکالشعرای بهار، اصالت اشعار را به چالش کشید. این بار نیز واکنشها تند بود، و مخالفان به دفاع از شخصیت و قلم پروین برخاستند. اما طوفان واقعی در زمستان ۱۳۵۶ برخاست، زمانی که فضلالله گرکانی، شاعر و دانشآموخته ادبیات فرانسه، کتابی با نام تهمت شاعری منتشر کرد. او بر اساس تجربهای شخصی مدعی شد پروین هرگز در زمان کارش به عنوان کتابدار در دانشسرای عالی علاقهای به بحث درباره شعر نشان نداده و این عدم تعامل را به بیاستعدادی و حتی انزوای روانی ناشی از احول بودن چشم راست او نسبت داد. ادعاهایی که بهسرعت جنجالآفرین شد و موجی از پاسخهای تحلیلی، احساسی و دفاعی را در پی داشت.
واکنشها و دفاعیهها؛ از سهیلی خوانساری تا دهخدا
در برابر این تهمتهای جدید، احمد سهیلی خوانساری، پژوهشگر ادبی و از همنشینان محافل معتبر فرهنگی، در مقالهای بلند در روزنامه اطلاعات به دفاع از پروین برخاست. او شرحی دقیق از جلسهی شبانه با دهخدا و نفیسی ارائه داد و با اشاره به رفتار محتاط و عفیفانه پروین، گرکانی را مورد انتقاد قرار داد که چرا انتظار داشته دختر جوانی در محیط کاری با او وارد گفتوگویی خصوصی درباره شعر شود. سهیلی، با بهرهگیری از تجربه زیسته و فهم تاریخیاش، رفتار پروین را برخاسته از حجب، تربیت خانوادگی، و حساسیتهای آن زمان دانست و یادآور شد که در آن دوره، حضور زنان در محیطهای فرهنگی هنوز با نگاهی سنتی همراه بود. او همچنین با اشاره به پدیده الهام و «سهمالغیب» در شعر، ادعای نیاز به تحصیلات دانشگاهی برای خلق چنین اشعاری را بیپایه خواند و مثالهایی از شاعرانی چون شاطر عباس صبوحی و هادی رنجی آورد که با وجود سواد اندک، آثاری بدیع آفریدند.
پروین؛ فراتر از زمانه، گرفتار قضاوتها
گرکانی در کتاب خود حتی از شغل کتابداری پروین انتقاد کرده و آن را نشانه ناتوانی دانسته بود؛ ادعایی که سهیلی با تکیه بر ساختار حرفهای کتابخانه و آموزشهای فنی در آن دوره رد کرد. او تأکید کرد که انتخاب شغل کتابداری از سوی پروین، نه نشانه ضعف، بلکه شاید برخاسته از عشق به کتاب و فضای فرهنگی بوده است. همچنین به این نکته پرداخت که جایگاه زنان در آن روزگار بهگونهای بود که حتی با داشتن پدری بانفوذ، مسیر پیشرفت برای دختری محجوب و درونگرا آسان نبود. در نهایت، این کشاکشها، در کنار خاطرههای ارزشمند از برخورد ادیبان بزرگ با اشعار پروین، حکایت از آن دارد که دیوان اختر چرخ ادب، نهتنها حاصل ذهنی توانمند، بلکه آینهای است از دوران پرکشمکش زن بودن، شاعر بودن، و دیده شدن در جهانی مردانه. راز پروین، درخشش و انزوای توأمان او، همچنان از پیچیدهترین و رازآلودترین فصول تاریخ ادبیات معاصر ایران باقی مانده است.
اتمام گزارش/
برچسب ها: پروین اعتصامی دهخدا احمد سهیلی خوانساری تاریخ ادبیات